آنیمای معشوق در غزل های عطار بر پایۀ نقد کهن الگویی یونگ

Authors

Abstract:

     کهنالگوی آنیما، یکی از اصطلاحات بنیادی در روانشناسی یونگ است که در ناخودآگاه فردی و جمعی نوع بشر جای گرفته و تجسم تمامی گرایشهای زنانه در روح مردبه شمار میرود. یکی از نمودگاههای اصلی ناخودآگاه بشری و به تبع  آن، آنیما، هنر و ادبیات است. در شعر کهن فارسی، به ویژه غزلهای عطار، این کهننمونه بیشتر در قالب معشوق جلوهگر شده است که در تحقیق حاضر با روشی توصیفی- تحلیلی بررسی میگردد. نقد کهنالگویی غزلهای عطار منجر به کشف ماهیت، ویژگی و نقش اسطورهها در جهانبینی شاعرانۀ او میشود. آنیما در غزلهای شاعر، روساختی جسمانی و ژرفساختی معنوی دارد و به نوعی ازلی و ابدی و متعلق به همۀ انسانهاست . معشوقی که عطار در نظر دارد، همسو با دیدگاه یونگ ،غالباً در خواب و رؤیا ظاهر میشود و بیداری مانع تداوم این دیدار است. آنیما در نگاه شاعر، دو وجه دارد: مثبت که عامل اصلی کمال آدمی و منفی که مایۀ نابودی اوست. عطار برای تبیین هرچه بهتر معشوق مورد نظر خود از تصاویر کهننمونهای متعددی همچون «درخت، پرنده، پری، ماه، خورشید و بت )صنم(» بهره گرفته است.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

بررسی نمودهای آنیمای معشوق در منظومۀ ویس و رامین (با رویکرد نظریۀ کهن‌الگوی یونگ)

نقد کهن‌الگویی روشی نوین در بررسی متون ادبی است. یونگ با طرح و شرح دو مقولۀ ناخودآگاه جمعی و کهن‌الگو، به این شیوه از نقد انسجام بیشتری بخشیده‌است. کهن‌الگوها میراث مشترک تمدن بشری هستند که در ناخودآگاه جمعی ذخیره شده‌اند. «آنیما» مهم‌ترین کهن‌الگو محسوب می‌شود و منظور از آن، «نیمۀ زنانۀ روح مرد» است. این کهن‌الگو در ادب فارسی از جملۀ منظومۀ ویس و رامین به صورت معشوقه تجلی یافته‌است. از این ‌رو...

full text

بررسی نام های معشوق در غزل

در ادب غنائی ، معشوق با نام های گوناگونی یاد شده که اصلی ترین آنها عبارت است از: معشوق، یار، دوست، جانان و دلبر. علاوه بر این نام های اصلی ، معشوق در شعر غنائی با عنوان های تشبیهی ، استعاری و وصفی خطاب شده یا دربارهء او سخن گفته شده است که بررسی آن با توجه به درون مایه و فضای معنایی کلام سودمند به نظر می رسد. در این تحقیق سیر کلی نام های معشوق در غزل بررسی می شود تا ضمن شناسایی انواع نام های مع...

full text

نقد کهن الگویی «سفر قهرمان» افسانة بانوی حصاری هفت پیکر نظامی بر اساس نظریة یونگ و کمپبل،

نقد کهن الگویی سفر قهرمان داستان بانوی حصاریجوزف کمپبل، با طرح نظریة«تک اسطوره» و «سفر قهرمان»،مبتنی بر نظریات گوستاو‌یونگ نقد کهن‌الگوئی را به گونه‌ای نو مطرح نمود. نظریات کمپبل در قالب هفده خویشکاری، در الگوی ارائه شده، قابلیت تجزیه و تحلیل تطبیقی در آثار داستانی را دارد؛ به‌ویژه افسانه‌ها و حماسه‌هایی که در آن پهلوان برای حصول به هدف، مراحلی را طی می‌نماید.سوال اساسی در این پژوهش بر این استو...

full text

جلوه های خاص معشوق در غزل های صائب

عشق مهم ترین مضمون غزل است که در دو شاخه ی عشق آسمانی و عشق زمینی حضور داشته و غزل فارسی را غنی و دلنشین ساخته است. بیان معانی عاشقانه از هر نوع (آسمانی و زمینی )که باشد مستلزم بیان رابطه عاشق و معشوق است. معشوق مرکز و محور غزل های عاشقانه است، تصویر او نشان دهنده ی دیدگاه غزلپرداز نسبت به عشق و معشوق است. شاید در نگاه اول بپنداریم معشوق در غزل فارسی به صورت کلی توصیف شده ، چنانکه می توان گفت ...

full text

تحلیل کهن الگویی حکایت "پادشاه و کنیزک " مثنوی بر اساس دیدگاه یونگ

کهن نمونه اصطلاحی یونگی است برای محتویات ناآگاه جمعی؛ یعنی افکاری غریزی یا میلی که به سازمان­دهی تجربیات بنا بر الگوهای از پیش تعیین شده­ی فطری در انسان می پردازد. این تصاویر نخستین در طول روزگاران به اشکال گوناگون بروز کرده است ازجمله در قالب اسطوره و داستان چنانکه یونگ اسطوره­ها وافسانه­های پریان را تجلی کهن­ نمونه­ها می­داند. نمونه ی بارز این کهن­نمونه­ها را در ادب فارسی می توان در حکایت ها...

full text

نقد کهن الگویی ریشه‌های دوگانه‌انگاری اسطوره‌ای در شاهنامه فردوسی

گومیزشن و وزارشن به دو دوره از مهم‌ترین ادوار آفرینش در اساطیر ایرانی اطلاق می‌شود که طی آن، نبرد میان دو بن متخاصم خیر و شر، به شدیدترین مرحله خود می‌رسد و در نهایت به پیروزی نهایی خیر بر شر می‌انجامد. اعتقاد به نبرد و درگیری میان دو اصل نیک و بد که اساس تفکّر اسطوره‌ای ایرانی را تشکیل می‌دهد، در شاهنامه فردوسی در قالب جنگ‌ها و کشمکش‌های درازآهنگ ایران و نیران (غیر ایرانی) نمود یافته است. در شا...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 16  issue 30

pages  9- 30

publication date 2018-07-23

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023